Naghdoon

نقد و بررسی فیلم سریال انیمه و بازی

Naghdoon

نقد و بررسی فیلم سریال انیمه و بازی

پنجشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ۰۳:۲۲ ب.ظ

۰

نقد و بررسی فیلم رخ دیوانه

پنجشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ۰۳:۲۲ ب.ظ

Rokh divane.png

برای مشاهده نقد و بررسی فیلم رخ دیوانه.

 

موضوع داستان از اونجایی شروع میشه که پیروز تو فیسبوک با مسعود دوست میشه مسعود هم اونو به یه گروه به نام بی پدر مادرا دعوت می کنه که تو اون هر کی هست یا پدر نداره یا مادر یا هردو تاش پیوز هم باباش از دنیا رفته مسعود تو اونجا پیروزو با پسری به نام کاوه آشنا می کنه  که تو کار طراحی سایت و وقتی بچه بوده برادرش مال و اموال باباشو بالا کشیده و به کاوه هم هیچی نداده و کاوه هم تو فکر انتقام از برادرشه ، کاوه هم عاشق دختری به نام غزله که مامانش طلاق گرفته و رفته 

 

  یه روزی مسعود میاد دنبال پیروز تا برن یه کافی شاپ که همون گروه بی پدر و مادرا همه رو اونجا جمع کرده اونجا مسعود پیوز با کاوه ، غزل ، شکوفه و ماندانا آشنا میشن ، ماندانا که معتاده از مسعود می خواد که براش مواد جور کنه و کلی بهش پول میده تا براش مواد پیدا کنه ، پدر و مادر ماندانا هم تو تصادف مردن و ماندانا تنها زندگی میکنه بعد از اینکه می تونن برا ماندانا مواد جور کنن میرن پارک تا ساندویچ می خورن بعد اونجا ماندانا سر کلکل با مسعود باهاش شرط می بنده که اگه بتونه بره تو خونه ی دوستش و یه چیز اونجا برداره بیاد بیرون شماره موبایلشو بهش میده مسعودم قبول می کنه ولی شرط می زاره که هر چی برداره مال خودش میشه ماندانا هم گوشیشو میده بهش تا بره حال کنه بعد میپره میره تو خونه چند لحظه بعد هم یه خدمتکاره میاد میره تو خونه ماندانا بهش زنگ می زنه تا بهش بگه که خدمتکاره اومد تو خونه ولی مسعود میاد بیرون از خونه سوار ماشین میشه و الکی میگه که خدمتکاره منو دید

 

 

 بعد منم اونو هل دادم سرش خرد به زمین و افتاد گوشی ماندانا هم اونجا افتاد زمین ولی در حالیکه گوشی رو گذاشته جیبش تا بتونه برش داره بعد مسعود و پیروز اونا رو ول می کنن و یه پلیس بعد از رفتن اون دو تا میاد می پرسه که چه نسبتی باهم دارن بعد ولشون می کنن تا برن بعد غزل و ماندانا هم میرن خونه پدر غزل تا شب اونجا بمونن صبح که پا میشن یکی از گوشی ماندانا به غزل زنگ می زنه اونا هم واسه خودشون یه داستان سرهم می کنن که یکی کیف ماندانا رو دزدیده و گوشی اونم توکیفش بوده و ادعا می کنن که گوشیشو دزدیده تا تابلو نشه بعد وقتی گوشی رو برمیداره طرف خودشو پلیسی معرفی می کنه که دیشب دم در اون خونه از اینا سئوال پرسیده و بعد وقتی که رفته تو خونه خدمتکاره مرده بوده و اگه اونا می خوان این گوشی رو هم به پلیس تحویل نده باید پول بدن اینم رو هم بگم اونی که پشت تلفن بود مسعوده و ازشون صد ملیون پول می خواد بعد گوشیو قطع می کنه و بهشون وقت می ده تا فکرکنن بعد اونا قبول می کنن تا پولو بهش بدن خودشونو به هر دری می زنن تا پول جور کنن ولی نمی تونن پس ماندانا میگه من یه سند تو خونمون دارم که می تونیم بفروشیمش و پولشو بدیم

 

 

 بعد میرن اون سندو پیدا میکنن تا بفروشنش بعد از اینکه پول رو جور می کنن پیروز نمی تونه طاقت بیاره و مسعود رو لو میده بعد مسعود با کاوه قرار می زاره که بیاد یه جایی پول رو بزاره و بره وقتی کاوه پول رو میزاره اونجا مسعود میاد اونجا تا پول رو برداره پیروز اونجا می بینه که داره پول رو برمیداره پیروز هم وقتی مسعود رو می بینه یه جاقو الکی روی مسعود می کشه بعد مسعود چاقو و پول ها رو می گیره تا فرار کنه که کاوه میاد تا پول رو بگیره که مسعود چاقو رو می کنه تو شکم کاوه و فک می کنه واقعا اونو زخمی کرده و پا فرار می زاره و ایناهم پول رو برمی دارن و پول به مسعود نمی رسه تا یه روزشی که پیروز میره خونه مسعود تا واقعیت داستان رو بهش بگه که یکی در رو باز می کنه و اونکس شکوفس و همه این مقشه ها رو شکوفه کشیده مسعودم پیروزو از تو بالکن هل میده میفته پایین و میمیره.

 

امتیاز نقدون : 7.5

 
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۱۸
Ali MBina

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی